×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

سرخط خبرها

دو بازی

نوشته :  دکتر فاضل خمیسی 

هر موقع از پله بالا میرفت ، هنوز دو خونه جلو نرفته اسیر نیش مار می‌شد و باید به عقب برگردد ، عقب تری قبل از جایی که بود!
  تو «مار،پله » فکر می‌کنی جلو رفته ای اما در واقع این پله ها را ساخته اند که ترا راحت تر به دهان مار نزدیکتر کنند ، برگشتت  براساس دُم مار آنقدر پیچ در پیچ است که حتی هویت اولیه خودت را گم میکنی ، اینبار حتی نمیدانی که لب پله ، جایی که به دروغ احساس صعود کردی کجاست ! صعودی که در پس آن سقوط خوفناکی باشد غیر از «تله» نام دیگری نمیتوان بر آن نهاد …
برای رقیبت « مار،پله» ساده ترین راه  رسیدن به خانه آخر است ، این خانه، نماد پیروزی است اما فی الواقع این پیروزی یک برتری پاک نیست ! یک بازی نابرابر و غیر منصفانه است.
اصلا یاد ندارم پله ای زیر پای رقیب شکسته ،یا نیش ماری باعث آزارش شده باشد .
مارها با او آنقدر مهربانند که فکر میکنی ، خویشاوند نزدیک او و برای کمک به او به میدان بازی فرا خوانده شده باشند ،
پله ها هم مثل تارهای عنکبوتند که هیچوقت  صاحب خویش را گرفتار نمیکند و فقط برای رقبا و  طعمه ها تنیده میشوند ، میگویند ؛ عنکبوت میداند که پایش را روی کدام تار بگذارد تا گرفتار نشود ،  پله در بازی «مار، پله» هم مثل تار عنکبوت است  ، اگر ندانی کارکرد کدام پله ترا به صعود میبرد  ، ممکن است  از پله ای استفاده کنی که فریبی بیش نیست و ترا به گرفتاری و خفه شدن سوق میدهد. در این بازی بسیار ساده لوحی است که برای خودت شانسی قائل شوی.
 در این بازی کارت برنده از قبل در جیب رقیب قرار دارد، اما بدون تو پیروزیش قابل ستایش نخواهد بود  ، ترا به بازی فرا میخواند، چون « مار،پله» یک بازی دو نفره است  و رقیب میخواهد هر چند این رقیب از پیش بازنده باشد ، برای او پله واقعاً پله و مار یک دوست صمیمی است اما برای تو ، پله یک دام تنیده و مار یک نیش مرگبار است .
  پس سعی کن بجای « مار، پله» ، در بازی شطرنج مهارت پیدا کنی ، در شطرنج مهره هایت برابر و خبری از «تاس» افسونگر نیست …

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.