چرایی بن بست های سیاسی اجتماعی در خوزستان // در غیاب یک مفهوم مثبت و پوزتیو از توسعه در خوزستان ،چاره ای نداریم جز اینکه همه زیر چتر مفهومی نگاتیو و منفی جمع شویم // وقتی هیچ گفتمان هژمونیک توسعه ای در خوزستان وجود ندارد، و جمع جبری برایند تمامی نیروهای اجتماعی و سیاسی به سمت صفر میل میکند و پیش رانه های دموکراتیک در اینجا ، دموکراسی را بدل به نام دوم دشمن میکنند، چاره ای جز پنهاه بردنِ رادیکال ، به سوی مفهومی منفی وجود ندارد // اینکه هیچ کنشگری در خوزستان نمیتواند بگونه ای روشن و اجماعی ،گفتمان توسعه را معرفی کند، معنای ضمنی آن این است که ما با بحران اداره ناپذیری کنش ها و واکنش هایمان نیز روبروییم .