×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

سرخط خبرها

مدیریت شهری یکپارچه با تاکید بر نقش فرمانداران لازمه گذار از مدیریت متفرق

مدیریت واحد شهری اصطلاح و فرایندی است که نه تنها در سال های اخیر بلکه از دهه های پیش با توجه به مشکلاتی که بر اساس قوانین و ساختار سازمانی امور شهری در شهر به وجود آمده مطرح و مورد توجه زمامداران بوده و هست و مصداق آن همین بس، که مسایل و مشکلاتی گریبانگیر شهروندان شده است.

هدف اصلی درخصوص مدیریت یکپارچه شهر ایجاد هماهنگ در فعالیت ها، اجرا فی مابین نهادهایی اجرایی و جلوگیری از دوباره کاری ، اسراف، سردرگمی و … است.

ولی واقعیت این است که برابر تجربه فعالیت چندسالِ گذشته شوراها و به تبع آن شهرداریها، مشخص شد که شهر را نمیتوان با قوانین و ساختار سازمان موجود اداره کرد.

در واقع بسیاری که معتقد بودند با تشکیل شوراها بسیاری از مشکلات شهری برطرف میشود به این نکته واقف شدند که حل مشکلات به وسیله ی شوراها و شهردار غیرممکن است چرا که شوراها و شهردار یها برای انجام کوچک ترین فعالیت ها و عمل کردن مصوبات نیازمند همکاری بسیاری از سازمان ها و نهادهای دیگر هستند که در صورت مخالفت و عدم همکاری به معنای واقعی میتوان گفت کار شهر مختل و به تبع آن موجب ایراد خسارت به شهروندان میشود.

در نظر بگیرید مجوز ساخت یک واحد مسکونی یا تجاری که از شهرداری صادر می شود باید برای انشعاب آب از شرکت آب و فاضلاب، برای اشتراک برق از اداره برق، نصب کنتور گاز از شرکت گاز و صدور پایان کار از شهرداری و بسیاری موارد دیگر از ادارات تابعه مجــوز بگیرد تا مشمول خدمات شهری باشد.

کارشناسان شهر معتقدند حل ریشه ای این معضل که سالانه موجب هدر رفت میلیاردها تومان بیت المال می شود، سپردن هماهنگی بین ارکان شهر به یک مدیریت است چرا که ما با مدیریت واحد شهری آنگونه که باید باشد فاصله زیادی داریم.

لذا در این یادداشت ضمن تشریح تفاوت بین مدیریت واحد شهری و یکپارچگی در مدیریت شهر سعی شده ضرورت این هماهنگی و راه حل هایی پیشنهاد گردد.

*تعاریف و مفاهیم:* *مدیریت واحد شهری:*

مدیریت واحد شهری به این معنی است که در یک منطقه شهری، فقط یک مدیر مسئولیت تمام هماهنگی سازمان ها و نهادها را بر عهده گرفته و در برابر آنها نیز به مراجع بالاتر پاسخگو باشد.

البته احتمال دارد که اینکار در نگاه اول به نوعی تکروی محسوب شده و برای یک منطقه نتایج چندان مثبتی در بر نداشته باشد.

اما با تفکر عمیق و دقیق تر به این نتیجه میرسیم که، مدیر میتواند مسئولیت نهادهای مختلف را به دیگران واگذار کرده و در موعد مناسب، در مورد نتایج کار بپرسد و یا حتی در مورد شیوه انجام کارها با دیگران هم اندیشی و مشورت کرده و در نهایت تصمیمات مهم و حساب شده ای بگیرد.

در کشورهای متعددی این موضوع به شهردار سپرده میشود.

*مدیریت یکپارچه شهرى:*

تلاشى است براى هماهنگ کردن و یکپارچه کردن اقدامات دولتى و خصوصى جهت چیره شدن بر مسائلى که ساکنان شهرها با آن مواجه هستند و ایجاد شهرهاى رقابتىتر، عادلانه تر و پایدارتر.لازم به توضیح است در این روش یک دستگاه وظیفه هماهنگی سایر دستگاه ها را بر عهده خواهد داشت ولی هر دستگاه در برابر فعالیت های خود مسئول است.

*ضرورت:*

ضرورت تحقق مدیریت یکپارچه شهری، ازاین جهت است که در شهرها ، سالانه هزینه های زیادی به دلیل ناهماهنگی دستگاههای اجرایی، به شهروندان تحمیل میشود.

یکی از نمونه های آشکار این ناهماهنگی ها، تداخل دو طرح عملیاتی از سوی دو نهاد متفاوت است که این امر منجر به اتلاف مقدار زیادی از منابع ملی و محلی میشود.

در واقع هر نهاد و سازمان ساز خود را کوک میکند. لذا چندپارگی مدیریت شهری در ایران، ساختار شهرها را نامناسب و مسائل را هرروز پیچیده تر و بر مشکلات شهرها اضافه میکند.

نیروی انتظامی،فرمانداری، آموزش وپرورش، شرکتهای آب، برق،گاز و مخابرات و دهها سازمان و نهاد دیگر اغلب بدون هماهنگی با یکدیگر به دخالت در امور شهری میپردازند.

هر سازمان با توجه به امکانات و بعد کاری خود به مسائل شهری نگاه میکند و دیدی جامع وجود ندارد.

همه این سازمانها ارتباط زیادی باهم ندارند و در مسائل با یکدیگر مشورت و مشارکت ندارند. شهرهای بزرگ، به دلیل ناهماهنگی دستگاه های اجرایی، با صرف انرژی و هزینه های فراوان همراه است و باعث اسراف مقدار زیادی از منابع ملی کشور میشود.

برخی از کارشناسان،ضرورت مدیریت یکپارچه شهری را برطرف شدن ناهماهنگیها و رفع تداخل در وظایف سازمانهای خدمات رسان، کاهش تعدد مراکز تصمیمگیری در شهرها و درنتیجه کاهش نارضایتی مردم، جلوگیری از ضایع شدن بیت المال و رفع مشکلاتی چون ترافیک و… میدانند.

از آنجا که ساختار مدیریت شهری در حال حاضر متفرق، ناهماهنگ و چندپاره است و در زمینه برنامه ریزی و اجرای پروژه های شهری انسجام و یکپارچگی لازم وجود ندارد و سازمانهای زیادی در ادارۀ شهر درگیر هستند؛
این امر باعث شده است که نظام مدیریتی به ویژه در مناطق شهری، نظامی مستقل و یکپارچه نباشد که این موضوع ضرورت پرداختن به مدیریت یکپارچه شهری را دوچندان می نماید.
*آنچه باید باشد:*
مدیریت شهرى یکپارچه و هماهنگ به مرکزیت، شهردارى و نهادهاى ذیربط (اعم از دولتى و عمومى) تحت نظارت و سیاستگذارى محلى شوراى شهر، الگوى عمومى موردنظر در تدوین وظایف شهردارى ها است.
براساس برنامه پنجم و ششم توسعه، ابتدا ۲۳ وظیفه قابل واگذاری به شهرداری ها تعیین شد و سپس اولویت واگذاری پنج وظیفه به تصویب شورای عالی اداری رسید
اما اقدام عملی صورت نگرفت و هیچ تنفیذی در این خصوص صورت نپذیرفت . با وجود اینکه این ماده قانونی به طور مکرر در برنامه های چهارم، پنجم و ششم نیز گنجانده شد اما تاکنون هیچ ثمری نداشته و هیچ گزارش رسمی ارزیابی درباره موانع تحقق این سیاست و پاسخگویی نسبت به آن پس از درج مکرر چهار برنامه متوالی توسعه پنج ساله منتشر نشده است.
در صورت اجرای این برنامه ها امکان تمرکززدایی کارکردی گسترد ه ای فراهم میشد که براساس آن بسیاری از وظایف و اختیارات با ماهیت محلی به شهرداری ها واگذار میشد و عملا به سمت یکپارچگی گامی برداشته میشد.
با این حال تلاشها و سیاست گذاری ها برای تحقق یکپارچگی در مدیریت قلمرویی و سرزمینی کشور تاکنون سرانجامی نیافته اند.
*چالش در گذار:*
عدم گذرد و هجرت از این شیوه مدیریت شهر به صورت چند پاره و ناهماهنگ به مدیریت یکپارچه با کنترل و دبیری شهرداری و شورا های شهر اصولا داشتن نگرانی درباره کارایی و اثربخشی ارکان مختلف شوراها و شهردار ی ها بعد بیش ازچهار دهه در نظام بوروکراسی و مدیریت اداری ایران است.
*اینک چاره چیست:*
علی رغم وجود پتانسیل های قانونی در گسترش حوزه فعالیت شهرداری و شوراها طی چند سال اخیر شاهد بی میلی برخی نهادها و حتی دولت به این مقوله بوده ایم که در واقع می تواند در عرصه خدمت رسانی به شهروندان کارآمدی بسیاری داشته باشد.
بنابراین مدیریت یکپارچه فعالیت در شهرها می تواند جایگزین موضوع مدیریت واحد شهری باشد، به گونه ای که انجام امور از طریق ارائه داده ها و شرح فعالیت ها به یک سامانه یکپارچه مستقر در فرمانداری ها و همچنین اخذ اطلاعات فعالیتی سایر دستگاه های شهری و پردازش آن از طریق این سامانه و ایجاد یک ارتباط دو سویه بین دستگا ها و پایگاه داده مرکزی می توان مدیریت یکپارچه و الکترونیکی را در عین حال بین بخش های مختلف جامعه ایجاد کند.
فرمانداران در این خصوص نقش موثری خواهند داشت به نحوی که مستند به اطلاعات سامانه،طبقه بندی آنها و مرور فعالیت ها و شرح وظایف به تشکیل جلسات مفید با هدف تسریع در موضوعات شهری،استفاده از کلیه پتانسیل های دستگاه ها خصوصا جهت پروژه های ویژه شهری اقدام می نماید.
این طرح می‌تواند راهگشای بسیاری از مسائل در حوزه‌ی شهری باشد به گونه‌ای که دیگر شاهد تعارض و عدم هماهنگی بین سازمان‌ها و نهادهای مختلف شهری نباشیم. همچنین فعالیت های شهری بدون موازی کاری و با سرعت انجام می پذیرد.
*پیشنهاد و راهکار:*
۱-وحدت فرماندهی اولین و مهمترین مؤلفه در دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری است. به دلیل وجود مراکز موازی و متعدد در نظام تصمیمگیری،مراکز تصمیم گیری مختلف باید ادغام گردد به صورتی که یک کانون رهبری فراسازمانی یا نهادی به عنوان هماهنگ کننده کل سازمانهای خدمات رسان شهری برای سامان دادن به پراکندگی مدیریت امور شهری که متشکل از یک مرکز برنامه ریزی و تصمیم گیری فرا سازمانی و مرکزی برای مطالعه و طراحی قبل از برنامه های اجرایی و عملیات است، وجود داشته باشد.در این خصوص فرمانداری ها می توانند در شرایط فعلی گزینه خوبی باشد.
۲-عدم انسجام در سیاست گذاری مدیریت شهری چه در سطح کلان و چه در سطح عملیاتی باعث شده که اجرای طرحهای شهری با بسیاری از مشکلات روبه رو شود. برای دستیابی به مدیریت یکپارچه شهری ایجاد انسجام از طریق همبستگی بین مدیران سازمان و مدیران و کارکنان سازمانهای متولی امور شهری و همچنین بین سازمانهای متولی امور شهری و نیز متعهد کردن تمامی کارکنان سازمان نسبت به امور اجرایی، الزامی است.
۳-ایجاد همپایانی از طریق ایجاد اشتراک در اهداف بلندمدت میان متولیان امور شهری، تدوین اهداف بلندمدت همراستا میان سازمانهای متولی امور شهری، داشتن اقدامات و فعالیت های اجرایی در راستای چشم انداز مشترک و توجه کارکنان به کسب نتایج کلی که سبب انعطافپذیری سیستم در مطابقت با شرایط زمان و مکان و تغییرات محیط امکان پذیرمی شود.
۴-ایجاد هماهنگی بین سازمانهای متولی امور شهری از طریق ایجاد مرکزی هم به صورت کالبدی و هم یک مرکز داده های الکترونیک که تصمیم های کلیدی و اساسی مستند به داده ای این مرکز صورت پذیرد.
۵-ایجاد تفکر سیستمی با داشتن دیدگاه کل نگر در مواجهه با مسائل پیچیده شهری، داشتن دیدگاه مشترک میان اقدامات کاری سازمانهای متولی امور شهری و نزدیکی دیدگاهها و اهداف به یکدیگر.
۶-رسیدن به حکمرانی شایسته از طریق ایجاد نظام پیشنهادها و نظام مشورتی با کارکنان وشهروندان، افزایش شفافیت، مشارکت، پاسخگویی،مسئولیتپذیری، قانونمندی یا قانونمداری با حذف قوانین و مقررات قدیمی، متناقض و متعدد در نظام شهری؛ یکپارچگی و انسجام در قوانین جاری،حضور و مشارکت واقعی و همه جانبه مردم وشهروندان در سرنوشت شهر و فرآیند تصمیمسازی وتصمیمگیری نظام شهری.
*کلام پایانی:*
به هر صورت جدا از اجرای مدیریت شهری یکپارچه در بین مدیران و پژوهشگران، معمای پیچیده مدیریت شهری در ایران بخصوص در کلان‌شهرها فقط با تحقق یکپارچگی مدیریت شهری حل نخواهد شد و تنها گرهی از انبوه گره‌ها مدیریت شهری گشوده می‌شود. که این نیز به تسریع امورات مردم کمک شایانی می کند.
نگارنده در این خصوص اقدام به تالیف کتابی نموده با عنوان:کاربرد WEB GIS در مدیریت شهری انتشارات دانشگاه چمران که مطالعه این کتاب به علاقمندان پیشنهاد میگردد.
*✒️یادداشتی از حسین عبادی*
*🎓دکتری برنامه ریزی و مدیریت شهری*
*⚖️ حقوقدان*

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.