نوشته : دکتر عزیز مزرعه

خطاب این بیانیه به ملت شریف و بزرگ ایران است که یک هدف بیشتر ندارد؛
هدف این بیانیه “جهاد بزرگ
برای ساختن ایران اسلامی بزرگ”

این هدف به نوبه خود چشم‌انداز یک ملت است.
این هدف نه بر اساس سلیقه بلکه بر اساس یکسری معیارها و شاخص ها تعیین و اعلام شده است و می تواند جامعه بزرگ ایران را به جایگاه واقعی خود برساند.

در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ۷ فصل ارائه شده است:
۱. ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران

۲. موتور پیشرآن کشور در عرصه علم و فناوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی

۳. به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقه خدمت‌رسانی

به نظر میرسد سیل بیشتر توانسته مشارکت مردمی را بالا ببرد تا مسئولین

۴. ارتقاء شگفت‌آور بینش سیاسی مردم

۵. سنگین کردن کفه عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور

۶. افزایش چشمگیر و معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه

۷. ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان

به نظر من در چهار دهه گذشته انقلاب اسلامی آموزش و پرورش کارنامه قابل دفاعی در زمینه آموزشی و توسعه عدالت از خود ارائه نکرده است .

در بیانیه رهبری در گام دوم انقلاب اسلامی دو موضوع در خصوص آموزش و پرورش به چشم می خورد:

۱. تاکید بر جایگاه علمی کشورو نقش آموزش و پرورش در ارتقاء جایگاه علمی

۲ توسعه عدالت آموزشی

جایگاه علمی آموزش و پرورش نه تنها خوب نیست بلکه بد  و قابل انتقاد است.
جایگاه علمی ربطی به کنکور و نتایج آن ندارد چشم انداز آموزش و پرورش خروجی آن در نقشه علمی کشور است.
معلمین هیچ ارتباط علمی با همکاران خود در سایر کشورها در زمینه تحقیق و پژوهش ندارند.
سند تحول بنیادین اولویت آموزش و پرورش نبوده و معلمان از میزان تحقق آن و اجرای آن بی خبر هستند.

در خصوص عدالت آموزشی باید بگویم که هم در ساخت و ساز مدارس و هم در محتوای کتاب های درسی و هم اعزام معلمان و عدالت آموزشی رعایت نمی شود.

هنوز دانش آموزانی هستند که از مدرسه و از امکانات آموزشی محروم هستند
هنوز بازمانده از تحصیل وجود دارد و نهضت سوادآموزی در آن بسته نشده است و هر ساله به تعداد تارکین از تحصیل افزوده می شود

در خصوص محتوای کتاب های درسی متاسفانه در این بخش هم عدالت رعایت نشده است.
کتاب های درسی پایتخت و کتاب‌های درسی روستاها و عشایر و شهرهای محروم برابر چاپ می‌شود.
محتوای کتاب های درسی به آداب و رسوم و فرهنگ مردم و قومیتها و ادیان دیگر توجه نمی‌کند.

در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان روستایی و عشایری از تله کابین و سفرهای سیاحتی و تفریحی باخبر می شوند که او را تشویق به کوچ از روستا و مهاجرت به سطح شهر می کند.
حقوق شهروندی موزش داده نمی شود بلکه دانش آموزان همدیگر را مسخره می کنند و در جاهایی متاسفانه حتی معلمین دانش آموزان را مورد تمسخر قرار می دهند.

نهادهای موازی در کنار آموزش و پرورش کار تربیتی انجام میدهند و این باعث ناهماهنگی و دوگانگی در کارهاست

مصوبات شورای آموزش و پرورش هیچ وقت اجرایی نشده است و اگر اجرایی می شود در حد بسیار ناچیز و قابل طرح نیست

سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی هر ساله کمتر و کمتر می شود

در دهه ۸۰ سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور ۱۵ درصد بود و امسال
به ۶ درصد رسیده است
این روند کاهشی نشان از عدم اعتنا به آموزش و پرورش و عدم توجه به سند تحول بنیادین است لذا می طلبد متولیان آموزش روی سه موضوع متمرکز شوند
۱. ارتقا سهم آموزش و پرورش از سرانه تولید ناخالص ملی
۲. توسعه عدالت آموزشی
۳. ارتقا جایگاه علمی آموزش و پرورش