به قلم : سیدغلامرضاشریفی

🔹 سه سال و اندی پیش که مقتدایی از استانداری خوزستان برکنار شد و ماراتن رایزنی ها و لابی گری ها در سطوح سیاسیون،کنشگران و نمایندگان در مجلس شورای اسلامی برای تعیین جانشین وی آغاز شد،نمایندگان مجلس تنها شاخص انتصاب استاندار را بومی بودن وی تعیین کردند و با این رویکرد مرقومه ای را امضاء نموده و تقدیم وزیر کشور کردند که برآیند این کنش به انتصاب شریعتی به سمت استاندار خوزستان منتهی شد که الحق اگر همین امروز که گفته شده که شریعتی عزم کوچ به مدارج والای خدمت!! در گستره کشوری را نموده هم نظر نمایندگان را در خصوص کارکرد استاندار منتخبشان جویا شوید قطعا وی را استانداری ایده آل،توانمند و…معرفی می کنند(البته در جهت مقاصدشان).

🔹 و صدالبته این چنین بود،شریعتی طی این سه سال و اندی زمامداریش در استان به شایستگی ردای فرمانبری و بله قربان گویی ولی نعمتان خود در استان(نمایندگان) را به تن کرد به نحویکه بدیهی ترین امور همچون سرکشی از شهرستانها را هم بدون اذن نماینده آن شهر انجام نمیداد،آنسوی این وفاق هم نمایندگان که از یکسو توان ایفای نقش در معادلات کشوری را نداشته و از سوی دیگر نماینده دولت را مطیع خود یافتند عطای حضور در معادلات کشوری را به لقایش بخشیدند و به کسب سهمی از خرمن مناصب و مکاسب استان بسنده کردند و هرکدام کدخدای حوزه انتخابی خود شد.

🔹 در این سه سال و اندی دیگر نه از آن بست نشستن ها در استانداری خبری بود و نه از نطق ها و سخنرانی های آتشین در نقد وضعیت استان،چون “ده آرام و بود قلندر بیدار”(البته در جهت مقاصدشان).

سیاسیون استان و نمایندگان احزاب و طیف های سیاسی و مشخصا حلقه اول ستادهای رئیس جمهور در استان هم همسو با نمایندگان، شریعتی را منتهی الآمال خود در استان می دانستند هرچند معدودی از آنان بعدها در کسوت منتقد شریعتی خودشان را از صفوف همراهان وی جدا کردند و نامه های سرگشاده و دل نوشته ها نوشتند و مطالبات ضایع شده خود را به زیور حق الناس آراستند و دادخواهی ها کردند.

🔹 آنسوتر نباید نقش برخی به ظاهر رسانه ها را در این وفاق نادیده گرفت که در این خصوص به تعبیر یکی از هم قطارانشان بسنده می کنم.نقل به مضمون” تیترفروشان و سفارش نویسان،در زد و بند پیدا و پنهان صاحبان رسانه با اربابان قدرت”.

🔹 به راستی اگر این ظرفیت نمایندگان مردم در مجلس که به تعبیر نماینده قزوین قادرند کوهی را جابجا کنند،با نماینده دولت،سیاسیون و اصحاب رسانه در جهت هم گرایی و توسعه استان گره می خورد دیگر سیل فاضلاب می توانست بضاعت زندگی شهروندان در حاشیه شهرهای استان را در نوردد؟ اما افسوس که این وفاق نامیمون بسان خودکشی دسته جمعی نهنگها نسخه تراژدی عقب ماندگی استان را پیچید و صد افسوس که وسوسه ارجحیت منافع فردی بر منافع عمومی و ملی سناریوی فرصت سوزیها را برای این استان بهره مند از منابع و در عین حال کم برخوردار رقم زد.

🔹 حال که آقای شریعتی درصدد نقل مکان به هلال احمر است(درصورت صحت خبر) تا از اندوخته های خود در مدیریت بحران استان سایر نقاط کشور را متنعم سازد !!و مجددا گمانه زنی ها و لابی گری ها برای تعیین خلفش آغاز شده نگارنده به عنوان یک شهروند عاجزانه از نمایندگان مجلس،سیاسیون و تمامی صاحبان اثر در خواست می نماید این بار بگذارید دولت خود گزینه ای غیر بومی و ترجیحا اصفهانی را برای استانداری خوزستان برگزیند که خوزستان از خوزستانیها چه ها که نکشید و به تعبیر شاعر” من از بیگانگان هرگز ننالم که بامن هرچه کرد آن آشنا کرد